• وبلاگ : سنگــر انفـــرادي
  • يادداشت : كعبه يك سنگ نشان است كه ره گم نشود ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمان الرحيم. و صلى الله عليک يا ولي العصر ادرکنا و السلام عليک يا سيدي و رحمة الله و برکاته.
    قطاري سريع السّير در حرکت است، مملو از مردمان گونه گون.
    قطاري بي وقفه که حتي مسافران خود را در حال حرکت پياده مي کند!
    و مسافران تنها اندک زماني ميهمان اند و به سرعت بايد قطار را ترک کنند.
    به درون قطار مي رويم؛ چه هنگامه اي است! بازار هاي مکاره، خريد و فروشِ عمر و مشتريان مشتاق و غافل از عاقبت!
    چنان سرگرمِ زرق و برق قطارند که اصلاً به پايان راه نمي انديشند!
    تذکرات صاحب قطار را هم جدي نمي گيرند؛ انگار اصلاً نمي شنوند!
    اين قطار عمر من و توست.
    چندي پيش، درمانده و رنجور از مشکلات، با کلماتي از قرآن رو به رو شدم؛ نمي دانستم به کدام سو روم:
    ? لِکلِّ قَومٍ هادٍ ?؛ چه پيام مهمي! دقت کنيد.
    خداوند براي همه ي اقوام، همه ي مردمان و در همه ي زمان ها يک هدايت گر قرار داده است.
    امام زمان عليه السلام، موعود امت ها، همان مولاي دير آشناي ما!
    همان آقا و مولايي که اکنون نيز در ميانِ ماست و ما را مراقبت و هدايت مي کند.
    به راستي چرا حضور و گرمي محبت امام زمان عليه السلام در ميان خود حس نمي کنيم؟
    مگر او هدايت گرِ زمان ما نيست؟! پس چرا در تاريکي هاي جهل در مانده ايم و از نور وجودش بهره نمي بريم؟
    چرا از صميم قلب، خدا را نمي خوانيم که ما را ببخشد و او را براي ما ظاهر کند؟
    چرا در مشکلات، هر دري را مي کوبيم؛ به جز آستانِ او؟
    چرا در دفتر عمرمان، صفحه اي با يادِ او جاي نداده ايم؟
    چرا چرخه ي زندگيمان، بي توجه به آن عزيز گردش مي کند؟
    مگر او امامِ زمانه ي ما نيست؟! پس چرا زندگي با او را تنها براي دوران ظهور گذاشته ايم؟!
    چرا زندگي را با ياد او صفا و روشني نمي بخشيم؟ چرا جاي او را در جمع خود خالي مي بينيم؟
    نکند در حالي از قطار پياده شويم که قلبمان حتي لحظاتي با مهر آن عزيز نتپيده باشد؟!
    هم قطارانِ عزيز! نکند هشياراني لذت زندگي با او و گفت و شنود قلبي را چشيده باشند و ما...
    ما فکر مي کنيم با توان ناچيز خود پيامي را به شما رسانديم. شما براي اين پيام رساني چه مي کنيد؟ اگر توفيق رفيق راهتان شد و در اين مسير گامي برداشتيد ما را از دعاي خير و راهنمايي هاي خود محروم مسازيد.