|
سنگــر انفـــرادی 
|
هیچ چیز نمی‌تواند ذره‌ای از احساس خانواده‌های شهدا، و در آن بین، مادران شهید را به تصویر بکشد.
به سیل اشک باید شست راه کاروان ها را کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد نه پیراهن به تن مانده نه بوی پیرهن مانده به ما با چشم و ابرو گفته بودند از چنین روزی به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودند اگر دریا نمی‌گنجد به کوزه با چه اعجازی خبر دادند یوسف‌ها به کنعان باز می‌گردند به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند شاعر: میلاد عرفان‌پور [ پنج شنبه 91/8/4 ] [ 11:0 صبح ] [ آیه ]
[ نظر ]
هنوز در کنج بیمارستان های شهرهای مختلف این سرزمین ناله های جانسوز مصدومان شیمیایی جنگ به گوش می رسد . هنوز جانبازان و ایثارگران این سرزمین روی ویلچر در مقابل چشمان و البته بر روی چشمان این ملت جای دارند . هنوز گروه های تفحص پیکر شهدای مفقودالاثر دفاع مقدس را در زیر خاک ها جستجو می کنند و هنوز کلام امام راحل مان در گوش و در جانمان است . هنوز مقام معظم رهبری به نشانه زنده بودن فرهنگ ایثار و شهادت چفیه بر دوش دارند و هنوز فرزندان خمینی کبیر (ره) به دفاع مقدس هشت ساله افتخار می کنند و فرزندان و خانواده شهدا و ایثارگران و همه ملت ایران برای دفاع جانانه از دین و سرزمین اسلامی خود در برابر استکبار و زورگویان عالم ایستاده اند.
"چشم بندهایی سیاه به جای سربندهای یازهرا (س) و یا حسین (ع) بر روی چشم رزمندگان که در یک ستون ایستاده اند " هرچند یک روز قبل از آن نیز در گفتگویی در همین روزنامه به حجاب زن مسلمان حمله شده و سیاهی چادر همچون عقب ماندگی و واپسگرایی معرفی شده است ، روز بعد به هتاکانه ترین وضع بسیجیان و شهدا و آزادگان و همه مردمی که برای دفاع از ناموس و شرف و عزت ایران همیشه ایثار کرده اند را گروهی کور معرفی می کند . [ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 2:57 عصر ] [ آیه ]
[ نظر ]
و توای خواهرم وصیتنامه ات را تنظیم کرده ای؟این جمله ای بود که روی تابلویی درشلمچه دیدم . به خود آمدم که چگونه آرزوی شهادت شده حرف محافلون ولی هنوز به این جمله فکر نکرده ایم ؟ راویان می گفتند : رزمندگان گاهی روزی یک وصیتنامه می نوشتند . چون گاهی احساس می کردند از نوشتن وصیتنامه قبلی تا حالا مطلبی را فراموش کرده اند یادآوری نمایند . چقدر آماده شهادتیم ؟ تاکجا حاضریم لاف شهادت بزنیم . میگویند آنانی که درعملیات کربلای 5 حضور داشتند میدانستند قطعا شلمچه بازگشتی ندارد . اما چه با اشتیاق منتظر شب عملیات بودند . میگویند آنها میدانستند که موانع موجود در شلمچه کانال قیر است و میل گردهای خورشیدی شکل و سیمهای خاردار حلقوی در هفت ردیف و مینهای جهنده و انفرادی به تعداد موهای سرشان . آنها می دانستند که در شلمچه قایقی نیست که از آب عبور کنند و باید تا کمر در نهری فرو روند وبرای گرفتن مواضع دشمن از آن به هر ترتیب عبور کنند .
[ چهارشنبه 91/1/2 ] [ 11:26 صبح ] [ آیه ]
[ نظر ]
ای شهید… نمی‌دانم چون دوستت دارم در اوج می‌بینمت، یا چون در اوج می‌بینمت دوستت دارم؟
به قول حافظ؛ لطیفه‌ای است نهانی که عشق از آن برخاست. [ چهارشنبه 90/10/14 ] [ 12:40 عصر ] [ آیه ]
[ نظر ]
دعا کنید شهید تر بشوم ...
که در حضور خدا روسپید تر بشوم.......... دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم......... بریده های من آن سوی عشق گم شده اند......... دعا کنید از این هم شهیدتر بشوم........!! [ سه شنبه 90/7/26 ] [ 10:46 صبح ] [ آیه ]
[ نظر ]
توصیه حضرت امام خمینی رحمةالله علیه : [ یکشنبه 90/7/3 ] [ 1:36 عصر ] [ آیه ]
[ نظر ]
میخواستمشعری برای جنگ بگویم دیدم نمی شود دیگر قلم زبان دلم نیست گفتم : باید زمین گذاشت قلمها را دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست باید سلاح تیزتری برداشت باید برای جنگ از لوله ی تفنگ بخوانم - با واژه ی فشنگ - می خواستم شعری برای جنگ بگویم شعری برای شهر خودم - دزفول - دیدم که لفظ ناخوش موشک را باید به کار برد اما موشک زیبایی کلام مرا می کاست گفتم که بیت ناقص شعرم از خانه های شهر که بهتر نیست بگذار شعر من هم چون خانه های خاکی مردم خرد و خراب باشد و خون آلود باید که شعر خاکی و خونین گفت باید که شعر خشم بگویم شعر فصیح فریاد - هر چند ناتمام - گفتم : در شهر ما دیوارها دوباره پر از عکس لاله هاست ... [ سه شنبه 90/6/29 ] [ 1:33 عصر ] [ آیه ]
[ نظر ]
ای خوب تر ز هر خوب تنها مرا تو یاور تنها سه چار جمله گویم کلام کوتاه شاید که هیچ دیگر روی تو را نبینم شاید کنون که داری این نامه را تو در دست اما مباش دلتنگ زیرا که حق جز این نیست تا اوج بینهایت پرواز کرد باید اما کلام آخر بشنو وصیت من تنها وصیتم را بر گو به دوستانم مادر ! ره خمینی باشد ره سعادت این شعر رو در یه دفتر قدیمی پیدا کردم که اشعارش در سال 60 توی این دفتر نوشته شده یعنی درست سال های اول دفاع مقدس . این شعر هم سروده سیدحسن ثابت محمودی است که معلوم نسیت هنوز هم به مفهوم این اشعار اعتقاد داره یا نه ! [ یکشنبه 90/6/20 ] [ 11:49 صبح ] [ آیه ]
[ نظر ]
فرهنگ بسیجی بسیجی عطش تشنگی فریاد در نای مظلومان است ، و چشم خروشان خشم علیه اردوگاه کفر [ دوشنبه 88/9/16 ] [ 1:0 صبح ] [ آیه ]
[ نظر ]
روز دوشنبه سی و یکم شهریور 1359 ، ساعت حدودا 14 بعدارظهر.
[ یکشنبه 88/7/5 ] [ 9:48 عصر ] [ آیه ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  کد موزیک الما
|
